ღღღافسانهღღღ

ღღღافسانهღღღ

♥السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین♥
ღღღافسانهღღღ

ღღღافسانهღღღ

♥السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین♥

دل تنگ می شوم

 مثل روزهای اول حس کردن غربت 


 کنار پنجره می شینم و رو به خیابان اسپرسوی تلخ و با تلخی هوای سرد و دیازپام قورت میدهم


 کاکتوس کوچکم گریه میکند ٬ آنقدر که اشکهایش مانند تیغی بالای سرش خشک شده ...


 چشمهای خیره به حلقه دود و ذهنم کنار آفتاب مشرق


 از تنهایی تَرک برمیدارم


 گریه نمیکنم


 حتی وقتی به آلبوم عکس زل میزنم


 فقط تَرک برمیدارم 


 دستانم مانند شاخه ی خشک شده ی درختی به دو سمت آویزان شده اند..


 تَرک های خُشک


 خُشک تَرک ها


 اشکهای خُشک شده


 خُشک شده ی اشکها


 شبهای تکراری


 تکراری شبها


 دل تنگی 

  

 تنگی دل


 رها شدن


 شدن رها


 تموم شدم


 شدم تموم


 دیوونه شُدم


 شٌدم دیوونه


 !


نظرات 3 + ارسال نظر
98سافت سه‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:29 ب.ظ http://98soft.r98.ir

سلام.وب بسیار دیدنی داری!!من که لذت بردم!امید وارم موفق باشی!اگه دوست داشتی بیا وب من و باهام تبادل لینک کن .خوش حال میشم اگه بیای98soft.rzb.ir
این هم سایت تبادل لینک اختصاصیم:link-web.rzb.ir

چشم بارونی چهارشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:49 ب.ظ http://www.hobaberoyaham.blogsky.com/

تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم
آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم
با آسمان مفاخره کردیم تا سحر
او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم
او با شهاب بر شب تب کرده خط کشید
من برق چشم ملتهبت را رقم زدم
تا کور سوی اخترکان بشکند همه
از نام تو به بام افق ها ،‌ علمزدم
با وامی از نگاه تو خورشید های شب
نظم قدیم شام و سحر را به هم زدم
هر نامه را به نام و به عنوان هر که بود
تنها به شوق از تو نوشتن قلم زدم
تا عشق چون نسیم به خاکسترم وزد
شک از تو وام کردم و در باورم زدم
از شادی ام مپرس که من نیز در ازل
همراه خواجه قرعه ی قسمت به غم زدم
حسین منزوی

good girl چهارشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:38 ب.ظ http://aseman-man.blogsky.com

زیبا نوشته بودی فرشته جان!
تصور بودن در این فضا...
زیباست...
چرا غمگینی فرشته؟
می توانم کمکت کنم؟

mer30 golm khobam :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد